۰۸ آذر، ۱۳۹۲

تفاوت و نتایج پیش و بعد ازامضاء پیمان امنیتی در لویه جرگهء شیطانی

World-Afghan-Loya-Jirga-Hamidkarzaiapproved_11-24-2013_127656_l

نویسنده : حبیب الله حلال

در این سخن جای هیچ شکی نیست که امریکا نه به خواست و خواهش افغانها آمده است و نه هم به خواست و خواهش افغانها از افغانستان خواهد رفت؟! آمریکا بزور و با قدرت نظامی خود بر کشور اسلامی افغانستان تجاوز نموده و آنرا به اشغال خود در آورده است و نتیجتاً بزور باید مجبور به ترک و خروج از کشور گردد. حتی خود کرزی، مزدور برگزیدهء امریکا نیز بر این گفته ها اعتراف دارد و در همهء مصاحبه ها و مجالس عمومی اعلان نموده است که آمریکا برای رفتن نیامده است و با گفتن نخواهد رفت. درتاریخ افغانستان درمقاطع مختلف تاریخ  وبنابراهم بودن مسایل ملي لویه جرگه هایی تشکیل و دربسا موارد فیصله های مهم تاریخی نیز داشته است.

 

درفصل کامل تاریخ لویه جرگه ها تا کنون ننگین ترین، ذلت بارترین، رسواترین و ناکامترین لویه جرگه ،همین نشست مزدوران امریکا و دالر بود. تجارب قریب سیزده سال اشغال کشور نیز نشان داد که مزدورترین سران قومی از میان پست ترین تعصبات قومی و مذهبی، با پا گذاشتن بر شرف وشخصیت انسان و وطن فقط برای ارضای شیطانیترین هوسهای نفسي ومادی خود، دین، ملت و وطن را نه تنها با دالر بلکه باقابلی پلو چهار روزه به معامله گذاشتند. اکنون سوال اینست که تفاوت و نتایج پیش و بعد از لویه جرگهء شیطانی بر اوضاع افغانستان چه خواهد بود؟

 

اولاً که این جرگه تماماً از جمع آنهایی شکل گرفته بود که هر کدام در دوران اشغال افغانستان براساس گفته های سیـــــــــــــــــــاف همه خدا دادگان بودند، و ازین داد خداوندی به بلندترین مقامات و بی حسابترین ثروتها دست یافته و همهء معامله گران، قرار دادیان، معاش بگیران و شکم چرانان معلوم الحال بودند وهستند. دوماً اینکه یکی از رؤسای کمیتهء 43 می گوید که در کمیتهء چهل و سوم که خود او رئیس آن بود و تعداد اعضایش 64 نفر بودند از جملهء این شصت وچهار تن فقط 28 تن حاضر بودند و جالب اینجاست که خود او می گوید که تنها چهار تن در مورد مواد و مفاد پیمان صحبت می کردند و مابقی حتی معنا و مفهوم جملات و مواد را بدرستی نمی دانستند. وی اضافه می کند که از جمله 2500تن دعوت شده به جرگه، فقط عدهء محدودی شرکت کرده بودند و مابقی افراد حاضر در جرگه مهمانان دعوت شده بودند. بناً این جرگهء مزدوران دالر هیچگونه اعتبار ملی نیز نخواهد داشت.

 

اگر در مورد نتایج و تفاوت پیش و بعد از لویه جرگهء شیطانی بحث و گفتگو کنیم به عین این نیتجه خواهیم رسید. آمریکا در همان روزهای آغازین تجاوز و اشغال از وزیر خارجه حکومت کابل عبدالله عبدالله و یونس قانونی رئیس شورای حکومت کابل امضاء و تائید عین پیمان و مواد شامل در قرارداد را گرفته بود و این دو مزدور وطن فروش انرا امضاء نموده بودند و این اختیارات تا زمان حضور اشغالگران امریکائی به انها داده شده بود.

 

عساکر اشغالگر امریکائی پیش از امضاء این پیمان نیز میتوانستند فرزندان افغان را بکشند، بر خانه ها و منازل افغانها یورش ببرند، زندانهای مخفی و خودسرانه داشته باشند، از پرداخت مالیات معاف بودند، اختیار و کنترول حریم هوائی افغانستان در دست انها بود، دختران و زنان افغان را استخدام می کردند، و .... و بعد از امضاء پیمان امنیتی نیز همهء اختیارات بدون کدام کمی و کاستی به آنها داده شد.آنچه که دیروز میتوانستند، و انجام می دادند، امروز و فردا نیز خواهند توانست و انجام خواهند داد.

 

اگر دیروز نتوانستیم قاتل 16 تن از شهدای مظلوم ولسوالی پنجوائی را حتی در خاک و محکمهء امریکائی مجازات کنیم، اگر دیروز نتوانستیم قاتل صدها تن از شهدای مظلومی که در ولایت قندوز در آتش شعله های بمباران دشمن سوختند، مشخص کنیم، اگر دیروز نتوانستیم قاتلان شهدای ولسوالی شیندند هرات را به میز محاکمه بکشانیم، و اگر دیروز نتوانستیم حقیقت واقعهء ولایت لوگر را به جهانیان ثابت کنیم و ........ یقینا فردا نیز نخواهیم توانست چنین کنیم؟

 

پیمان امنیتی در وجود و حضور اشغالگران خارجی هیچ معنا و مفهومی ندارد، زمانیکه یک قدرت متجاوز در کشوری اشغال شده حضور دارد، وجود پیمان و قرارداد و یا عدم موجودیت ان بی تفاوت است، زیرا کشور اشغالگر هرچه که میخواهد میتواند انجام دهد، چون هیچ مانعی در مقابل وجود ندارد، بدین معنا که هیچ قدرت و نیرویی بالاتر و قوی تر از انها برای جلوگیری، توقف و مجازات آنها در کشور وجود ندارد و هیچ قانونی بالاتر از خواسته ها و منافع آنها نیست، اگر به جنایات و مظالم اشغالگرن خارجی در دوران یک دهه اشغال نظری گذرا بیندازیم، هزاران نمونه از وحشت و بربریت انها در انظار عموم آشکار گردیده ، جدا از انچه که در زندانها و مراکز نظامی آنها انجام شده و می شود، اما شاهد کوچکترین تغییر در عملکرد و تعدیل در پالیسی آنها نبوده ایم.

 

باید تائید نمائیم که پیمان امنیتی نه اینکه امنیت افغانستان را تضمین نخواهد کرد، بلکه سبب تداوم جنگ و تشدید نا امنی خواهد شد، با امضاء این پیمان حاکمیت ملی افغانستان از بین رفته و بندهای 2، 3، 4، و 6 این پیمان نقض حاکمیت افغانستان را از بین برده است. علاوه بر این پیمان امنیتی کنونی روابط افغانستان با کشورهای همسایه و منطقه را خدشه دار خواهد کرد و همچنین با امضاء این پیمان به رسمیت شناختن حق کاپیتولاسیون برای قوتهای امریکائی از سوی دولت اجیر کابل بهتر و شفافتر گردید.

 

امضاء این قرارداد از سوی نمایندگان خود فروخته، ملت فروخته و وطن فروخته عزت و غیرت مردم افغانستان را خدشه دار کرد و همچنین برخلاف آرزوها و آرمانهای میلیون ها شهید، معلول، زخمی و مهاجری که برای استقلال و سربلندی کشور از تمام هستی و وجود خویش گذشتند، است. مردم افغانستان بر پایه همدلی دینی و ملی و با تکیه بر ارزش‏های ملی و اسلامی می‏توانند بر مشکلات پیروز شوند. تلاش برای تداوم حضور نیروهای خارجی در افغانستان، به نفع این کشور نیست. امضای پیمان استراتژیک با آمریکا به مثابه مخالفت با فتوای شرعی علمای دینی افغانستان است و این موضوع می‌رساند که دولتمردان افغانستان هیچ توجهی به ارزش‏های دینی دراین کشور ندارند.

 

همچنین امضاء این پیمان در مخالفت و تضاد آشکار با آیات و آموزه های قرآنی است، و در تفکر دیانت اسلامی غیر مسلمان‌ها نمی‌توانند بر مومنان و مسلمانان تسلط داشته باشند و مقدرات آنها را به دست گیرند و امضای پیمان امنیتی این ادعاها و شعار را عینیت می‌بخشد و نشان می‌دهد که مقدرات دولت و جامعه افغانستان به طور رسمی تحت سلطه و اداره بیگانگان قرار گرفته و نتیجتاً داوطلبان بیشتری به صف مجاهدین خواهند پیوست. دیگر اینکه در زمان حکومت احزاب خلقی ها و پرچمی ها نیز عین چنین ماجرایی انجام شده بود که رویدادهای پس از ان میتواند تجربه ای ارزشمند و در خور تامل برای اجیران کنونی شمرده شود.

 

از سوی دیگر با توجه به نا امنی ها و فرار سرمایه ها و سرمایه داران، زیان های جبران ناپذیری به پایه های اقتصادی افغانها وارد خواهد شد و این باعث از کار افتادن منابع داخلی در کشور گردیده که تاثیر مستقیم بر زندگی مردم ملکی و اکثریت فقیر افغانستان خواهد داشت.

 

از سوی دیگر وضعیت امنیتی افغانستان بر بنیاد اعترافات و گفته های مقامات بلندرتبهء اجیر افغانی و امریکائی ده سال پیشتر بهتر و بهترین بوده است. اما لله الحمد مجاهدین روبروز قوت، قدرت، استحکام، انسجام و وسعت بیشتری می یابند و این بدین معناست که مهار، کنترول و عقب گردی مجاهدین امارت اسلامی ناممکن است، علاوتا زمانیکه 150 هزار عسکر جنگی با حمایت و همراهی دها هزار وسایل نظامی زمینی و هوائی و در مدت بیش از یک دهه نتوانند، مجاهدین را شکست دهند، پس 15هزار عسکر با وسایل محدود نظامی چگونه خواهند توانست، جلو پیشروی و فتوحات مجاهدین را بگیرند. یقینا که نخواهند، توانست. پس مشخص است که هیچ تغییری در وضعیت سیاسی نظامی افغانستان رخ نخواهد داد، همان اشغال و همان جهاد خواهد بود.

 

حکومت اجیر با دایر نمودن جرگهء شیطانی و اعطای اختیارات کامل، حتی مصئونیت قضائی عملا دشمنی و وطن فروشی خود را به ملت مجاهد افغانستان ثابت کرد، همه ملت میداند که امضاء این پیمان و دادن مصئونیت قضائی برای بقا و حضور اشغالگران نه برای آوردن امنیت و ثبات بلکه برای ماندن چند روز بیشتر آنها در قدرت انجام شده است و این گفته ها را صبغت الله مجددی رئیس جرگه در محضر عام بیان داشت که اگر کرزی این پیمان را هرچه زودتر امضاء نکند، به دنبال اربابانش او نیز از افغانستان به کدام کشور اروپائی و یا امریکائی مهاجرت خواهد کرد.

 

نباید از یاد ببریم که ملت افغانستان همواره در تاریخ خود نقش آفرین بوده و نه تنها تاریخ خود بلکه تاریخ منطقه و گاه سرنوشت دنیا را تغییر داده و رقم زده است. نمونه‌های مقاومت در برابر امپراطوری انگلیس و جهاد رهای بخش در برابر ارتش سرخ شوروی که فرآیند آن در هر دو مورد فروپاشی امپراطوری‌های یادشده بود، از نمونه‌های شفاف و روشن اثبات این مدعاست.

 

با توجه به موارد فوق میتوان نتیجه گرفت که با امضاء پیمان امنیتی هیچ چیزی در افغانستان تغییر نخواهد کرد و آنچه که تغییر خواهد کرد اینست که ان شاء الله تمام جهانیان شاهد لاشه های معفن عساکر نظامی، تانکهای متلاشی شده و قرارگاه های خالی از سکنه نظامیان امریکائی در آیندهء بسیار نزدیک خواهند بود. مجاهدین امارت اسلامی روزبروز زیادتر خواهند شد، قدرتشان بیشتر خواهد شد و فتوحاتشان ادامه خواهد یافت و این اجیران افغانی هستند که باید حساب چنین را روزی را باز پس دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر