نوشته : حبیب الله هلال
جهاد مردم افغانستان علیه اشغالگران خونخوار و جنایت پیشه که حکومت مزدور کرزی را روی کار آورده و رهبری می کند صاف و ساده از ارادۀ فرد فرد مردم سرچشمه گرفته است. بعد از اشغال کشور توسط هیولای جهانخوار غرب توده ای از افراد و احزابی که در قتل ، کشتار ، جنایات ومظالم ملت ، تاریخ چندین ساله داشتند تجاوز ناروای اشغالگران آمریکائی را خوش آمدید گفته و برای پیشی گرفتن یکی از دیگری در بدست آوردن و حصول آبرو و اعتبار در نزد سردمداران دیرینه هر گونه اعمال زشت و ضد انسانی تجاوزگران را تائید نموده و برای دریافت پول و مقام از امضاء هرگونه توافقنامه و قرارداد در بدل فروش دین ،خاک و ناموس این کشور و ملت ابائی نمی نمودند.
اشغالگران که برای تائید تجاوز بیشرمانهء خویش نیاز به شرکت و تائید انها داشت ، وعدهء هرگونه منصب و مقام و زندگی آمریکائی بعد از زمان اشغال را برایشان سپرده و انها را همانند یک ربات و ماشین در خدمت گرفت. یکی از این قراردادهای ننگین و شرم آور امضاء توافقنامه ای است که عبدالله عبدالله بحیث وزیر خارجه در حکومت مزدور انتقالی انوقت انجام داده که بادار خارجی و نظامیان انها را از هرگونه پیگیرد عدلی ، قضائی در برابر قتل وکشتار مردم عام ملکی معاف نمود ، در این سند تائید گردیده که افراد و اشخاص خارجی ملکی و نظامی کشورهای تجاوزگر از هرگونه پیگرد عدلی و قضائی معاف می باشند یعنی اینکه انها میتوانند هر وقت و هرکس را که خواسته باشند گرفتار ، زندانی و قتل نمایند و هیچ شخص ، گروه و ارگانی حق بازجوئی دراین مورد را ندارد حتی اگر شخص گرفتار، زندانی و به قتل رسیده بیگناه باشد و اکنون ادارهء کرزی میخواهد این توافقنامه را تجدید و تائید نماید، اینها نمونه ها و مثالهای زنده ای از تعداد محدودی از اجیران و غلامان حلقه بگوشی هستند که میخواهند خواست، درک و دیدگاه مزدورگرایانهء خود از جامعه و جهان را بر قاطبۀ مردم تحمیل کرده و با در دست گرفتن قدرت دولتی، پولیس و اردو به سرکوب بی امان و خونین مخالفین بالقوۀ خود بپردازند.
مزدوران و تجاوزگران هرشخصیت دینی ،اجتماعی و سیاسی را که نظر و عقیدهء اسلامی و خلاف تجاوز و اشغال را در عمل و ذهن دارد دشمن به حساب آورده و درتلاش دستگیری و کشتار، یکه یکه آنها بر امده و شب و روز با یورشهای بی مورد و ظالمانهء خویش مردم و مجاهدین را بیگناه گرفتار نموده و به شهادت میرسانند و اکنون بعد از یازده سال تلاشها و مظالم شبانه روزی که در نتیجهء ان دها هزار تن بشمول زنان ، کودکان ، سالخوردگان ، جوانان این وطن شهید گردیده ولی از قیام ، مقابله و مقاتله این مردم با تجاوزگران و مزدوران انها کاسته نشده بلکه با گذشت هر روز ، ماه و سال فزونتر و وسیع تر گردیده است و بنابر اعتراف ناتو طالبان هر ساله نسبت به سال گذشته از لحاظ نیروی محاربوی ، حمایت مردمی و امکانات مادی سه برابر قوی میگردند و درک و تائید این حقایق مزدوران داخلی و اشغالگران را از افغانستان و کشوری سازی دران نامید ساخته و در یک اقدام عجولانه و ضد قوانین اسلامی و انسانی و در نتیجهء نامیدی تمام شروع به اعدام جوانان مظلوم و اسیرانی نمود که در مقابل تجاوز کفار جهاد نموده و توانسته بودند تعدادی از این اشغالگران و مزدوران وابسته به ان را کم نمایند و اکنون دشمن در مایوسی از اوضاع پیش امده در کشور اقدام به شهادت و به دار اویختن انها نمود از سویی هم این حرکت حکومت مزدورکنونی در پی پیاده کردن برنامه هایی شد که نسخه بدل برنامه های حزب کمونیست دیروزی زمان شوروی بود. و بدینسان است که نیاز رویارویی و قیام در برابر این نظام جنایتکار، بیخدا و ضد ملی در نهاد مردم کشور با گذشت هر روز نیرو گرفته و مشروعیت مقدس داشته و دارد.
در حکومتی که ساختار و تشکیلات ان را جنایتکاران ، قاتلان و مفسدان کشور تشکیل داده باشند چگونه میتوان با اعدام چند تن از غازیان وطن، عدالت اجتمائی را تامین کرد. اگر عدالت اجتمائی در اعدام و به شهادت رساندن چند مجاهد تامین میشود پس چرا در مدت یازده سال گذشته تاکنون ما هیچ نشانه ای از تامین عدالت در حکومت مزدور ندیدیم ، عدالت اجتمائی را باید با جواب دادن به سئوالات ذیل تامین کرد نه با شهادت چند زندانی مظلوم؟!!!
چرا طیارات ناتو- امریکا بمباردمان خانه ها ، قریه ها ، محلات وگردهمائی های مردم را ادامه میدهند و نیروهای زمینی بدون تمیز به خانه ها و محلات کار مردم ملکی حمله میکنند؟
چرا به درخواست های نمایشی همدست ناتو به اصطلاح رئیس جمهور کرزی جهت توقف بمباردمان خانه های مردم اهمیت داده نمیشود؟
و بلاخره با دانستن آنکه کشتارمردم ملکی، همه اعضای یک فامیل به شمول اطفال، مادران و پیران مردم محل را متنفر ساخته بطور وسیع خصومت بار میاورد باز هم نظامیان ناتو- امریکا نمی پذیرند تا تکتیک و ستراتیژی خود را تغییر دهند؟
اما برعکس کشتار مردم با بیتفاوتی تمام ادامه دارد. تنها یک نظامی ایکه درمحیط ملکی متخاصم عملیات جنگی را پیش می برد چنین می پندارد که درعقب دروازه هر خانه یک " دشمن" مسکن دارد و اینکه هر فامیل جنگجویی را پناه داده است پس بهتر است " داخل برای فیر کردن بروم " از اینکه خطر گلوله ای را به شکم خود قبول کنم. "تصادفات جنگ " به ندرت واقع نه شده بلکه در طول یازده سال تمام مملکت را احتوا کرده است.
کشتار مردم ملکی نتیجه جنگ استیلاگرانه استکبار برضد مردم است. پیلوت ها و نیروهای زمینی اعتراف میکنند که آنها نیروی متخاصم خارجی اند که حضورشان ناشی ازامر جنرالان و سیاستمدارانی است که با طرح انتزاعی به گفتهء انها " تروریست ها با القاعده ارتباط دارند"مصروف میباشند بدون آنکه شبکه وسیع روابط شخصی وهمبستگی بین نیروهای مقاومت و مردم ملکی را درا فغانستان مدنظرگیرند. ستراتیژیست ها درنتیجه کار با کتگوری های خیالی خانه های متصل بهم و قلعه های مردم را "مخفیگاه "،مراسم خانوادگی را" مجلس تروریستان" وکاروانهای تجارتی را "قاچاقبران تروریست " برچسپ میزنند. منافع متضاد سیاستمداران امپریال ، جنرالان ، ستراتیژست ها و افسران از یک طرف و سکنه ملکی و مقاومت از طرف دیگر فاصله وسیعی بین حق وباطل را آشکار میکند . هرقدر تعداد مقتولین ملکی و به اصطلاح جنگجویان زیاد باشد به همان اندازه افسران امپریال که مشتاق گرفتن ترفیع ، جایزه و امتیازات تقاعد اند رتبه می گیرند و ارتقاء میکنند ." موفقیت "طبق نظر جهان امپریال بطور بین المللی توسط تعداد فرمانروایان وابسته به ایشان و درسویه ملی نظر به تعداد بیرق های که روی نقشه جنگ بالای شهرهای تسخیرشده سنجاق میشود و درسطح محلی نظر به تعداد اجساد فامیل های که به قتل میرسند اندازه میگردد.
از ملیونها نفر در حلقه های خصوصی فامیلی، درقوم و قبیله جای ایکه سوگواری و خشم یکجا باهم است مقاومت با اشکال گوناگون آن اشکار میگردد. تعهد به جهاد ،تعهد به قیام در برابر تجاوز ، تعهد به قربانی، تعهد به جنگ . بیحرمتی مقدسات و تحقیرهر روز بالای جوانان ، پیران ، زنان و شوهران درخانه ها ، مارکیتها ،سرکها و راه ها تاثیر کرده تعداد شان را به ملیون ها نفر میرساند. نگاه خیره و خصمانه مادریکه طفلش را ازشرعساکر اشغالگری که به خانه شان هجوم آورده به آغوش پناه داده گویای صدای واقعی امارت اسلامی افغانستان است که خواهان هرچه زودتر و سریع تر خروج عساکر از خانه و کشور هستند.
خلاصه غرب طی ۱۱ سال اخیر کلیه زیر ساخت های نظامی، اقتصادی و فرهنگی موجود در افغانستان را زیر و زبر و دگرگون ساخت که پیروزی بزرگی را نصیب شوند اما یگانه دست آوردی که بعد از یازده سال قتل عساکر و صرف دالر نصیبش می شود شکست و خروج از افغانستان در حالت شرمساری و پشیمانی خواهد بود و بس.
اکنون برای ترک گفتن افغانستان همه روزه اعلامیه های رسمی صادر میکنند و اینست ما نمونه و مثال انرا در پارلمان سنای آمریکا به چشم سر مشاهد نمودیم که در یک نامه و اعلامیه از بارک اوباما خواستار خروج و ترک هر چه سریعتر نظامیان و عساکر آمریکائی از افغانستان شده بودند.اینها برای ان انجام میشود تا از یک طرف نظامیان و عساکر روحیه باختهء شان را مورال داده و به حصول پیروزی مطمئن سازند. از جانب دیگر در ذهن مردم جا دهند که تجاوزگران برای اشغال و تسخیر افغانستان نه بلکه برای آبادی و عمران ان آمده بودند و اکنون بعد از انجام این ماموریت مقدس میخواهند به سلامتی و حصول پیروزی در افغانسان نزد عاشقان در دیارشان برگردند.
پیروزی های تجاوزگران اشغالگر طی حدود ۱۱ سال علاوه بر مظالم قتل ، کشتار و جنایات بشری و بی حرمتی به دین ، قرآن و فرهنگ ملت مسلمان افغانستان عبارت اند از: ایجاد دولت دست نشانده و مزدور ، شورا های گونا گون، نهاد های مدنی غرب گرا ،ترویج دین و آئین یهودیت و عیسویت در لباس ان جی او ها ، سازمان های استخباراتی و پایگاه های نظامی که احتمالا با جابجا کردن حدود سی تا ۴۰ هزار سرباز در پایگاه هایی که ساختمان آن صد ها ملیون دالر هزینه برداشته است.ایجاد و نیرومندی گروپ های جنایتکار و متعصب قومی و امثال اینها.
اما پیروزی اشغالگران در افغانستان یک خیال واهی و پوچ بوده و خواهد بود. بازهم یگانه راه برون رفت ازین بحران پیچیدهء تحمیل شده ، همانا جهاد مسلحانه ، وحدت و همبستگی تمام نیروهای ملی، وطنپرست، ترقیخواه مردم است و بس. بیائید باهم یکجا و یکسو و همپیمان شویم و این طلسم شوم سیاه استعمار کهن و نوین که بسان غول و هیبت شب های تار بر سرزمین ما بال و پر گسترانیده است را درهم شکنیم.
پیروزی ازآن مردم افغانستان است. ان شاء الله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر