۱۱ مرداد، ۱۳۹۱

اهداف نافرجام غربیها در ادوار تاریخ به ویژه در عصر کنونی

 سعيد بدخشاني 
 
مسلمانان،بزرگان،اندیشمندان،مفکرین،جوانان ونوجوانان عزیز کشور وای ملت سلحشور ودلیر خطه ای تابناک افغانستان وای امت راستین پیامبر بزرگ اسلام !!! بیاید بنگرید به اهداف شوم و نافرجام غربیان سفاک و متجاوز؛ که این غداران تاریخ در برابر خلافت های اسلامی  و ممالک اسلامی چه کردند،و به امت مسلمه و مسلمانان مظلوم جهان و مخصوصاً بر مسلمانان مستضعف کشورهای عقب مانده اسلامی چه جفایی نمودند؛ وامروز با این تجاوز وحشیانه و بی رحمانه خود بر ممالک وکشورهای اسلامی ؛ چون عراق،لیبی،و به ویژه کشور عزیز ما افغانســـــــتان چه میکنند و دراین کشورها چه میگذرد!؟!
قابل یادآوریست که پس از توقف فتوحات اسلامی و شروع دوران انحطاط ؛ تطور، تمدن وترقی اسلامی،صلیبیان کینه توز و بی رحم ،پس از شکستهای پی در پی که از دست مجاهدین فاتح اسلام و مسلمین خورده بودند،به سازماندهی مجدد در تمام ابعاد زندگی پرداخته و تجدید نظر وسیعی را در روش ها و بینش های خود آغاز نمودند.
این حرکت تغیری و تجدیدی بر دو پایه و محور اساسی استوارگردید:
١ آغاز یک حرکت انقلابی با استفاده از علوم تجربی و تجدید نظر دربرداشتهای موجود از مفاهیم و آموزه های دینی و معنوی،که منجر به رهایی از دایره محدود وتنگ قرائت کلیسا از دین گردید؛همگام با تغیر فهم دینی که منجر به رهایی از قید وبندهای کلیسا شد،در سایه دستاوردهای علوم تجربوی وتکنولوژی،در روش های دنیا داری خود نیز تغییرات بنیادی و زیر بنای عظیمی را آغاز نمود.با اینکه برای انجام این کارها جان وجوانی هزاران دانشمند و متفکر واندیشمند هزینه شد؛اما توانست اروپای خواب زده وتاریک اندیش قرون وسطا را از این روزنه با دنیای نور وروشنای و روشن اندیشی آشتی دهد.
٢ تغیر در استراتژی و تاکتیکهای نظامی وادوات جنگی وجنگ افزارها ،همگام با رشد تکنولوژی،جنگ افزارها وادوات جنگی ونظامی نیز تغییر کرده وسلاح های گونا گون پیشرفته و مُدرن،جای اسلحه سرد وابتدایی دوران گذشته را گرفت ؛ اروپا نیز توانست از این طریق هم جهان گشایی خود را آغاز کرده ودائره قلمروش را گسترش دهد ؛ بدین منظور شرق ودر راس آنها ، ممالک وکشورهای اسلامی را در سرلوحه برنامه ها واهداف نظامی خود قرار داد ؛ لهذا در جنگ جهانی اول به سرزمین های اسلامی و به ویژه امپراطوری عثمانی هجوم ویورش آورده آن را پاره پاره کردند.
این حرکت غرب علاوه بر تهاجم نظامی،شامل تهاجم فکری وفرهنگی نیز می شد  ومیتوان نام مجموعه این تهاجمات  را حرکت استعماری گذاشت ؛ زیرا که غرب علاوه بر اشغال سرزمین ها وغارت وچپاول داراییها ومنابع آنها در صدد اضمحلال فرهنگ واندیشه مردم آن ممالک نیز بودند وهستند ؛ تا از ین طریق زمینه وابستگی همه جانبه آن کشورها،به غرب مُدرن را فراهم نمایند.
پس از فروپاشی امپراطوری وخلافت عثمانی ویا به عبارت دیگر مستحکم ترین دژ دفاع از اسلام و مسلمین در سال ١٩٢٤ م غرب استعمارگر، درشیو ه ها وروشهای گونا گون ، خود را به شرق نشان داده و خواست به نوع دیگری توجه آن را بیشتر به خود جلب کند اما روح و جانمایه غرب  در هرلباس وشکل وقیافه ای که باشد وابسته نمودن هر چه بیشتر شرق به خود وغارت وچپاول دارایهای آنها بوده است ؛ همین بود که درین راه از هیچ جنایت وخیانتی دریغ نورزیده وبرای رسیدن به اهداف شوم ومورد نظر خود دست به هر کاری زده اند.
اما دیری نگذشت که رادمردانی که با اعتقاد وباورهای خود عهد صادقانه ای داشتند به پا خاسته وخواب اروپای مغرور وچپاولگر را مشوش ساختند ودیگر نگذاشتند که آبهای سرد وشیرین سرزمین های اسلامی از گلوی غارتگران اروپایی پایین برود؛ کاروان این بزرگمردان که در راه احیای آرمانهای دینی خود پا در قربانگاه گذاشتند،چنان ثابت و درخشان ونورانی بود که موجب درخشندگی تمامی قیامهای حق طلبانه ملتهای دربند واسیر تاریخ طولانی بشری گردید ؛ من جمله شیخ سعید پیران از نوادگان سلطان صلاح الدین ایوبی ودیگر رادمردان خدمتگزار ودلسوز اسلام وامت مسلمه که با مشاهده وضعیت اسفبار واسفناک ملتهای خود به میدان آمده ودر اطراف واکناف جهان اسلام دست به قیام وتغییرات زدند.
میتوان تولد حرکتهای سازمان یافته و تشکیلات اسلامی در جهان اسلام،باز تاب منطقی ازتهاجم همه جانبه  غرب علیه کشورهای اسلامی،وعکس العمل بجا در برابر شبیخون فرهنگی ومدنی غرب تلقی کرد ؛ همین بود که رادمردان سلحشور محورهای اساسی و بنیادی فعالیتهای خود را به حوزه دین معطوف نمودنداز جمله:
١ احیای سیستم خلافت به عنوان نمادی از قدرت وشوکت واتحاد اسلامی
٢ باز اندیشی در آموزه های دینی وفراهم نمودن زمینه فهم دنیای معاصر برای دینداران
٣ وحدت اسلامی
برادران مؤمن ومتدین بیایید اندکی تامل ، فکر و غور کنید بر استعمار،استثمار، اشغال وتجاوز بی رحمانه ووحشیانه غرب مُدرن و در راس آن آمریکای مغرور وکوراندیش که با کمال وقاحت، جنگ صلیبی دیگری را بر ضد اسلام و مسلمین اعلام نمود،وچنان علیه اسلام،جهاد،علما ،مجاهدین،سرسپردگان وعلم بردران  اسلام وعلی الخصوص در برابر  زعماء ومجاهدین امارت اسلامی افغانستان خشمگین اند که بغض وعدوات از دهن هایشان ظاهر گردیده ولی ما کاملاً متیقینم که این صورت ظاهری قضیه است  وآنچه در دلهایشان مرموز ومستتر است به مراتب بزرگتر میباشد .
این دشمنان سفاک وخونخوار اسلام ومسلمین بخاطر نابودی وازبین بردن یک نظام کاملاً اسلامی وبرای ترویج وپخش فرهنگ وعقیده مزخرف خود باتمام تجهیزات مدرن وپیش رفته هوایی وزمینی خویش بر سرزمین اسلامی ومقدس ما حمله نموده وملت مظلوم ومستمند مارا به خاک وخون کشانیده واز هیچ نوع جنایت وخیانت غیر انسانی واسلامی ؛ چون بی حرمتی وبه آتش کشانیدن قرآن کریم کتاب مقدس مسلمانان،توهین وتحقیر پیامبر بزرگ اسلام،انهدام وتخریب مساجد ومدارس اسلامی ومراکزدینی،قتل وکشتار زنان،اطفال،محاسن سفیدان، وویران نمودن خانه های مسکونه،قلع و قمع  درخت وباغ ها،غارت وچپاول دارییها ومنابع طبیعی مردم وکشور ودیگرجنایات بی شرمانه به همکاری مزدوران وکاسه لیسان شان دریغ نورزیدند وتاریخ شاهد همه این جرائم میباشد.
همین بود که مسئولین وسربازان امارت اسلامی به نصرت و توفیق پروردگار و با همکاری ملت غیور خود برای دفاع از مقدسات ونوامیس اسلامی وهموطنان بیچاره خویش وهمچنین برای احیای یک قوت و قدرت اسلامی به عنوان نشان دادن از شان وشوکت واتحاد اسلامی در برابر غداران تاریخ واستعماری غرب  به مقابله بر خاستند و ضمن دفع هجوم آنها،توانستند که با دعوت وجهاد خسته ناپذیر،سیمای راستین فرهنگ وتمدن اسلامی را نمایان ساخته و در بسیاری میادین وزمینه ها تفوق وبرتری را بر مبانی فرهنگی ومدنی غربی به اثبات برسانند؛اینجا بود  که مستعمرین غربی در ممالک اسلامی و به ویژه در افغانستان خود را با حرکتی رو در رو دیدند که علی رغم ضعیف بودن پشتوانه های مادی وتکنولوژی،درمسائل فکری وفرهنگی وجنگی نه تنها چیزی از غرب کمی ندارند؛ بلکه از آنها سبقت نمودند وحتی آنان را به گفتگو متقاعد ساختند؛
این امر باعث شد که غربیها از هیچ نوع کوششی در راه حذف وعقیم نمودن حرکتهای اسلامی به ویژه امارت اسلامی افغانستان فروگذاری نکنند،وعلاوه بر ترور رادمردان،زندانی کردن مجاهدین وطرف داران حرکت اسلامی طالبان،شکنجه های وحشیانه،آواره ساختن مجاهدین ودعوتگران پرداختند وبا پرداختن تهمت های نا روایی چون بنیادگرا،خشونت طلب،تروریست،آزادی خواه می کوشند که افکار عامه را بر ضدحرکتهای اسلامی ومخصوصاً بر ضد پیراوان امارت اسلامی بسیج کنند واز ین طریق زمینه انزوا وحذف آنها را از متن جامعه وعلم وسیاست وفرهنگ فراهم بسازند.
اما کور خوانده اند چون مردم متدین ما حال دیگرحقیقت را درک نموده اند و ان شا‌ء الله دیگر اسیر دام تزویری متجاوزین غرب وجیفه خواران آنان نخواهند شد وبه چشم سر مشاهده نمودند که حرکت ضد استعماری مجاهدین امارت اسلامی یگانه حرکت اسلامی است که به عفت،آبرو،عزت،جان ومال انسانها ارج میگذارد واز حقوق حقه انسانیت و اسلامیت تا آخرین قطره خون شان دفاع میکنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر