۱۵ خرداد، ۱۳۹۱

رسانه های استعماری

یک اصل بنیادین ژورنالیزم این است که رسانه ها در مورد یک واقعه ، حقایق را به مردم می رسانند و از طرف خود در مورد خبر هیچ قضاوتی نمی کند بلکه قضاوت را به شنوندگان و بینندگان وا گذار می کند . اما درمورد افغانستان هر چیز بالعکس است . اینجا بعضی از رسانه ها هم خبر را بنشر می رسانند و آن هم اکثرا خبر دروغ ، و هم قضاوت و حکم بر آن می کنند !
واقعات  درد آور دهه گذشته ، به کرات و عملا به اثابت رساند که قوای اشغالگر خارجی و اجیران شان نقض کننده آشکار حقوق بشر در افغانستان می باشند . آنان در عمل، آزادی بیان را به هیچ وجه قبول ندارند اما این خارجی ها و بعضی از رسانه های افغانی وابسته به آنان ، هیچ گاه این اعمال ظالمانه را نشاندهی و آشکار نساختند بلکه مناسب است که بگوییم  ،  کشور های اشغالگر از این رسانه های بعنوان یک حربه و ابزار برای تحریف حقایق ، مغشوش نمودن اذهان ملت و جهان و بالآخره برای مقابلۀ و از بین بردن مقاومت و جهاد جاری در افغانستان کار میگیرند .

آنان گاهی چنان راپورهای خبری را بنشر می رسانند که در میدان به هیچ وجه موجود نمی باشد ، آن خبر به زیان ملت و منافع ملی است ، اما منافع سیاسی و نظامی قوای اشغالگر استعماری در آن آشکار باشد !  سپس همین رسانه ها  این خبر دروغین را با مبالغه و مملو از گمانه زنی ها چنان تکرار می کنند که به گفته خود شان ، مردم بر آن یقین کنند که این راست است  در عین حال ، از واقعه های خونین همانند واقعات غازی آباد کنر ، زنگ آباد قندهار ، عزیز آباد هرات ، دهراود ارزگان که صد ها تن از زنان و اطفال در آن بشهادت رسیدند ، چشم پوشی می کنند .
هنگامی که افغان ها برای دفاع از قرآن کریم کتاب مقدس شان  ، بغرض رهپیمایی به کوچه ها و خیابان ها بر می آیند و ده ها تن از آنان از طرف عساکر اداره اجیر کابل بشهادت رسانده می شوند ، در این وقت دهان این رسانه های استعماری دوخته است ، یا اینکه  این مظاهرات و رهپیمایی ها عقیدوی و باشهامت را به دیگران نسبت می دهند .
کدام جنایت است که قوای اشغالگر آن را در افغانستان انجام نداده باشند ، اطفال نو عمر مان را در بستر و گهواره خواب بشهادت رسانده و سپس آنان را به آتش کشیدند . بندی ها و زندانی ها در زیر تعذیب و شکنجه بشهادت رساندند . مردم عادی را در قلب کابل به زندان های شخصی انداختند . به مقدسات و اجساد شهداء توهین کردند اما رسانه های استعماری  به این جانب اصلا نگاه هم نمی کنند گویا که  اصلا نمی بینند و نمی شنوند !
در بگرام ، پلچرخی و گوانتامو به بهانه  تروریزم ، نگاه داشتن بدون محاکمه افغان های بی گناه سال های سال در بند ، واقعات درد آور و ضد بشری هم ضمیر خوابیده این مزدوران  را بیدار نمی تواند بیدار کند . همین دیروز در بمباری اشغالگرن در ولسوالی گرده چیری ولایت پکتیا ، یک زن بشمول  فرزندانش  مجموعا ۸ فرد یک خانه جابجا بشهادت رسیدند .
یقینا افغانستان جای آزمون است ،  ابتلا در اینجا  همه قهرمانان مصنوعی و کاغذی  و طرفداران  حقوق بشر را ناکام نمود که شب و روز سنگ حقوق ملت ، منافع ملی و آزادی بیان را به سینه می کوبیدند .
برای آنان این بسیار مهم است که خبرهای دروغین درست کرده و بنشر برسانند که طالبان به مکاتب اجازه فعالیت نمی دهند و یا اینکه طالبان مکاتب را به آتش می کشند اما تردید امارت اسلامی را نیز در این مورد بنشر نمی رسانند . این برای شان بسیار خوب معلوم میشود که مقاومت ملی و اسلامی جاری را به دیگران نسبت دهند ، از این شرمنده گی احساس نمی کنند که قهرمانان جهاد جاری را دهشت افگن  بنامند اما این برای شان مهم است که وحشت و مظالم اشغالگران را چگونه توجیه نموده و چگونه آنان را برائت دهند !
فردا آنان به وجدان خویش ، ملت و تاریخ چه جوابی می دهند ؟
باید گفت که رسانه های طرف دار حق  و مستقل ، حساب شان از این رسانه های استعماری جدا است که استمعار در طول ده سال گذشته نتوانسته است آنان را با دالر بخرد و یا با زور آنان را مجبور نماید . امارت اسلامی ، رول و نقش این رسانه ها را در مقابل دین ، ملت و کشور به نگاه قدر می نگرد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر