۰۴ خرداد، ۱۳۹۱

آیا تنها با برگزاری کانفراس ها، مسئله افغانستان حل می شود ؟


اگر مئسله افغانستان تنها با دائر نمودن کانفراس ها حل می شد ، پس مد تها قبل این مسئله را حل کرده بودند . ازکانفرانس بُن گرفته تا کانفرانس های توکیو ، لندن ، لیزبون ، استانبول وهمکنون نیز کانفراس شیکاگو، کانفراس های جهانی ومنطقوی زیادی دائرگردید ، ولی بعد ازایجاد هراجلاس وکانفراسی ، مسئله افغانستان طولانی ومشکل تر شد وعلت اساسی آن اینست که این اجلاس ها جهت حل نمودند مسئله افغانستان برگزار نه گشته ، بلکه برای مشکل تر نمودن این مسئله دائرشده اند واینکه چگونه اشغال سرزمین افغانستان را درحال حاضر برای خود ومتحدین شان توجیه کنند و برای طولانی نمودن آن چاره ای دریابند . اما چونکه نیت های آنان برای حل مسئله نبوده ونیست ؛ لذا نمی تواندند مسئله را حل کنند .

ده سال قبل درابتدا ، امریکا خود را یکه تازمیدان حساب می نمود وازکسی واهمه ای بدل نداشت وخود سرانه اعلان نمود که حاکمیت های ملی درسطح جهانی برای ما معنی نداشته وکدام سرحد و مرزی برای ما وجود نه دارد واگر امریکا احساس کند وامنیت آن لازم کند برهرکس ، درهرجا ودرهروقتی حمله میکند. اما بازهم همین مردم غیورد ودلیر افغانستان بودند که جلوی امریکا ومتحدینش را گرفتند وغیر مستقیم برهمه جهان ، منت واحسان گذاشتند وبرای امریکا ثابت کردند که حاکمیت ملی واستقلال هرکشوری مانند حلوایی نیست که به آسانی آن را ازگلو خود بگذراند .

دراختیار امریکا تکنالوژی پیشرفته وروز دنیا وماهواره است ، اماباحرکت جهادی کنونی عقیده خالص ، همراهی مردم وجذبات گستردۀ قربانی دادن است ؛ این همان اسلحه ای است که نه در ذخائر واشنگتن ونه درذخائر پینتاگون دریافت میشود ؛ نه لندن آن را در جائی جستجو کرده میتواند ونه اعضای بُن . این واقعیت هائی اند که بالای ترین اسباب ، دروغ ها والزامها ، آن را تبدیل کرده نمی تواند . ما بارها اظهارداشته ایم که درافغانستان ، ازطرف مردم افغان ، به مانند پدرواجداد شان ، درمقابل اشغالگران خارجی تحت رهبری امارت اسلامی ، یک نوع حرکت جهادی وملی جاری است که تمام غربیها چشم های خود را براین واقعیت بسته اند؛  اما هرچه بکنند واتهام های گوناگون را برآنها بزنند ، ولی حقیقت وماهیت کار را نمی توانند تغییر دهند .

پس تازمانیکه نیروهای اشغالگر به رهبری امریکا درافغانستان ، تسلیم اراده ملت مسلمان  افغان نگردند وحقوق طبیعی وقانونی آنها را نه دهند ، که هماناعبارت اند از، استقلال کامل کشور ودرست نمودن حکومت و نظام برمبنای عقائد وعنعنات ملی خود ؛ پس تنها با دائر نمودن کانفرانسها ، نشراخبار دروغین ، دیپلوماسی های غیرواقعی و با تکنالوژی پیشرفته ، نه این مسئله حل میشود ونه جنگ افغانستان به پایان میرسد .

برای حل این مسئله ، ارادۀ پاک ، پذیرفتن حقوق وسپردن آن به صاحبانش لازمی است .اگر اینطور نه شد پس همچنان که درمدت ده سال گذشته حل نه شد، تا ده سال دیگر هم حل نخواهد شد.

بنابراین ، به شرکت کنندگان کانفرانس شیکاگو ، پیغام ما این است که اگر می خواهند مسئله افغانستان را حل کنند ، پس واقعیت های موجوده درافغانستان را شناخته و بپذیرند ؛ به خواست وارادۀ مردم افغان احترام بگذارند ، تا این ملت گرانقدر ، درفضای آزاد ، بنابراصول اسلامی وارادۀ ملی خود ، مطابق با آرمان های مجاهدین ومردم ، نظامی اسلامی را برای خود ایجاد کنند .

دراین چیز، استقرار نظام افغانستان ، همسایگان و جهان نیز استحکام می یابد . و باید ازاین پس ، بازی بوسیلۀ نام های تروریزم، حرکت های استقلال طلب واتهام های بی معنی به پایان برسد ، حقیقت را باچشم حق بنگرند پس دراین چیزخیر جامعه ما است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر