۲۰ فروردین، ۱۳۹۱

دلائل شکست شوروی ،زمینه ساز خروج آمریکا !


نوشته : حبیب الله هلال

در تاریخ روزهای وجود دارد که به عنوان روز های مهم و تاریخ ساز در سرنوشت بشر رقم خورده است. رخ داد یک تحول سیاسی یا نظامی در یک مقطع تاریخی در تغییر دادن و دگر گون نمودن سرنوشت مردم یک کشور و حتی در تغییر مناسبات بین المللی تأثیر عمیق و ماندگاری را بجا گذاشته و می گذارد. چه این رخ داد ها از نمونه های تجاوز و حمله به کشوری با استفاده از زور و نیروی نظامی و چه از نوع تحولاتی باشد که به دنبال اشغال یک کشور و تجاوز آشکار یک قدرت بزرگ بسر نوشت یک کشور آزاد و مستقل رخ داده است.

تحولات وحوادثی که در دوران و مدت اشغال یک مملکت توسط کشور اشغالگر انجام میشود، نیز از مهمترین نوشته های تاریخی هر دو کشور در صفحات تاریخ برای آینده گان به یادگار میماند. افغانستان نیز از این قاعده مستثنا نیست و روزهای تاریخی زیادی در تاریخ افغانستان اتفاق افتاده که هر کدام نقطه پایان بخشی از تحولات سیاسی و نقطه آغاز رخ داد تازه و نو بوده است .

تحول عظیمی که دراین یک دهه در تاریخ کشور ما در حال وقوع است بدون شک عواقب مخرب و خطرناکی را برای کشورهای اشغالگر در ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی و اجتمائی بجای خواهد گذاشت.همانطور که شوروی سابق تاکنون از بیماری که درنتیجهء شکست در افغانستان به ان مصاب گردیده بود رنچ میبرد.

اگرچه این حوادث و تحولات یک دهه اشغال کشور توسط دیو غول پیکر جهان (آمریکا) ازنقطه نظر نوعیت و ماهیت با حوادث تاریخ گذشته گان درنظر بعضی ها متفاوت است ولی در حقیقت هیچ تفاوت درشکل و نوع استعمار و اشغال کشور وجود ندارد.

جدا از اینکه خواسته های استعمار و استکبار چه بوده و چیست هدف اینست که این ملت در طول تاریخ چندین هزار سالهء خویش این را به اثبات رسانده است که تن به زندگی در زمان حجر را میدهد ولی غلامی ، بردگی و زندگی آسوده زیر چتر دیگران را نمی پذیرد .

اگر به نزدیکترین صفحه در تاریخ کشورمان نظری کوتاه بیندازیم مشاهده میکنیم که اتحاد جماهیر شوروی سابق با مجهز ترین ارتش تا دندان مسلح وبا استفاده از پیشرفته ترین سلاح وقت در برابر اراده آهنین و مقاومت مجاهدین سلحشور و غازی مردان و شیر زنان این سرزمین مرد پرور طعم تلخ شکست را چشید.

مردمی که از خود سری های رژیم مزدور وقت و اشغالگران به ستوه آمده و درنگ را جایز نشمرده و دست به قیام و جهاد مسلحانه علیه تجاوز شوروی سابق به افغانستان زدند و با دادن جان و مال در راه آزادی دین و کشور از زیر سیطره وسلطهء ابرقدرت شرق و دفاع از اندیشه و باور های دینی خود مقاومت بی مانند نمودند تا اینکه عساکر اشغالگر شوروی سابق را مجبور به ترک و خروج از وطن نمودند.

شوروی ها نیز همانند آمریکائیان در اغاز با تصاویر رنگین و زیبا از یک زندگی مساوی و مساعد و بدون تبعیض برای همهء اقشار و اقوام افغانستان شروع به تجاوز و اشغال وطن نمودند ، همانگونه که امریکائیان وهمکاران منطقه ای  و بین المللی اش با ورود و دخول  تانکها ، هیلیکوپترها و سلاحهای کشتار جمعی شان که بر ان  تصاویر زیبا و نگارین از دیموکراسی ، حقوق بشر ، همدردی ، دفاع ازحقوق زن و همنوع پروری و بلاخره بهشت برین بروی زمین ترسیم گردیده بود وارد افغانستان گردیدند. اما با گذشت زمان و به درازا کشیدن اشغال کشور روز به روز چهرهء آلوده و وحشی انها  بر همگان ظاهر گشت .

اکثریت قریب به اتفاق مردم از همان اغاز و شروع اشغال شناخت کامل از اهداف و مقاصد شوم استعمارگران داشتند ولی دیری نپائیدکه گذشت وقت وزمان خیل خواب برده و غافل رانیز بیدار ساخت و همانگونه که در زمان اشغال افغانستان توسط شورویها  بعضی از رخ دادها و حوادثی که سبب اتحاد و همبستگی تمامی اقوام  افغانستان برای یک مقاومت و خیزش سراسری در افغانستان در مقابل شورویها گردید همانا توهین به اسلام و مقدسات اسلامی و نادیده گرفتن  طرز زندگی اسلامی، تمسخر و بازی با کلتور و دستورات افغانی و دیگر برخوردهایی ازاین قبیل بود که یک  چنین قوت سیاسی را بوجود اورد که نظیر ان کمتر مشاهده گردیده است .

آمریکائیان نیز بعد از اینکه توانستند با استفاده از بمبهای خوشه ای و چندتنی که نظیر استفاده از انها در دیگر نقاط جهان دیده نشده بود و هدف گیریهای کور کورانه که منتج به کشتار هزارها تن از افراد بیگناه گشت افغانستان را به اشغال خود دراورند و به گمان اینکه دیگر در این کشور پرنده ای در مقابلشان  قد علم نخواهد کرد شروع به انجام اعمالی نمودند که از اهداف عمده و اساسی انها پیش از اشغال کشور بود که از این جمله ما میتوانیم بعضی از انها را مانند شروع دور جدید مظالم اشغالگران با کشتار مردان ،زنان ،کودکان و تجاوز به حریم و حقوق انها ،سرآغاز بی عدالتی ، پایمال کردن کرامت انسانی ،توهین به دین و مقدسات دینی، فساد اجتماعی ، فساد اداری ، حمایت ازجنایتکاران ، ترویج استفاده از شراب و دیگر نوشیدنیهای حرام اسلامی ، جایگزین کردن فرهنگ و کلچر غربی و بی بندباری ، تفوق طلبی قومی ، اضمحلال دولتمداری و آدم ربائی و غارت سرمایه های ملی ازطریق بانک های چپاولگر و شرکت های مخابراتی و ترانسپورتی را میتوان نمونه هایی از اهداف استعمار و اشغال در کشور برشمرد.

علاوه برا اینها برخورد سبکسرانه نسبت به احساسات مذهبی و ملی منجمله یورش ها و چاپه ها به خانه ها و منازل مردم از طرف شب بی حرمتی به زنان و تلاشی انها توسط نظامیان خارجی ، تجاوزهای بی شرمانه به زنان و دختران و اعمالی ازاین نوع  نه تنها به برخورد نظامیان افغان و بلند کردن اسلحه در مقابلشان انجامید ، بلکه بر طرز دید و تفکر بخش اعظم مردم اثر مثبت بجا گذاشت که انها با درک حقیقت به فرضیت مقاومت و جهاد درمقابل اشغالگرن پی برده و انرا یک وجیبه و فرضیت دینی و ملی برشمردند.

حوادثی را که تقریبا هر روزه از طریق رسانه ها مطالعه و مشاهده میکنیم نتیجهء بیداری و درک حقایق و قیام سرتاسری ملت افغانستان بشمول کسانی که حتی در دوائر دولتی و نظامی کار میکنند را نشان میدهند ، روزانه ما یک یا دو خبر مهم در مورد حملهء نظامیان و عساکر افغان بر نظامیان همنوع خارجی شان هستیم که نشان بارز نفرت و انزجارمردم و اقشار مختلف جامعه را از اشغالگران را به نمائش میگذارد .

دولت استعمار گر اتحاد شوروی در مدت نو سال جنگ  با مردم افغانستان صدها میلیارد روبل  را به مصرف رساند، که در آن وقت اقتصادی اتحاد شوروی ورشکست شد، و یکی از عوامل فرعی شکست اتحاد شوروی ضربه اقتصادی بود،که ضایعات، تلفات و مصارف مالی در پارچه پارچه شدن اتحاد شوروی  نقش درجه دوم را داشت .

امریکا نیز در وضع مشابه و همسوع با شوروی سابق قرار دارد مطالعات نشان می دهد که پرونده کشته ها و زخمی های این حملات همچنان مبهم است، از سوی دیگر تریلیون ها دالری که در ده سال اخیر برا اشغال افغانسان هزینه شده، هیج فایده ای برای آمریکا و نه هم برای بهبود وضعیت افغانستان داشته است. و موج انتقادهای مردم آمریکا از ادامهء اشغال بی نتیجهء افغانستان  روز به روز در حال افزایش بوده و سیاست جنگ افروزی محکوم به شکست است.

امریکا با " افغانستان امریکایی" دست به گریبان شد. اوضاع تقریباً مشابه است – تلاش اعمار چیزی که اعمار ان در سرزمین افغانستان  ناممکن می باشد شوروی با آروزی  ایجاد  یک دولت کمونیستی  و آمریکا در خواب یک افغانستان  دموکراتیک متلاشی خواهد شد.

در اینجا شباهت عجیب شیوه های برخورد مشاهده میشود. عین ناگزیری ورود نیروها، عین مکلفیت ایدیولوژیکی انجام این کار، عین نادیده گرفتن تاریخ گذشتهء افغانستان ، نادیده گرفتن کلتور و عنعنات اسلامی و افغانی ، طرز زندگی و تاریخ کشور دیده میشود. بر علاوه مهمترین وجه تشابه میان وضع کنونی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق این است که ،‌تجاوز و اشغال افغانستان و دوام درگیریها برای سالیان سال هردو نظام دولتی را فلج کردند و هزینه ها و بودجه های نظامی سرسام آور و بی نتیجه‌ای را که  به مدت یک دهه برای تحت تسلط درآوردن افغانستان هزینه کرده بودند به باد دادند .وضع کنونی آمریکا مشابه زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق است امریکا  اکنون در انزوای کامل سیاسی - نظامی - اقتصادی - روانی - اخلاقی چون شوروی قرار گرفته است .

در اخیر با ارائهء دو نوع طرز دید از دو شخصیت و رهبری اسلامی و غربی را برای نتیجه گیری در مورد شکست زود هنگام امریکا در افغانستان به نگارش خویش اکتفا میکنم:

علمبردار و فاتح بزرگ مسلمانان ملا محمد عمر مجاهد در آغاز وابتدائ شروع تجاوز اشغالگران به افغانستان برایشان چنین بیانه ای را صادر نمود که :(( آگاه باشید تجاوز ناروای شما بر حریم مقدس افغانستان بی خبری کامل شما از تاریخ افغانستان و اشتباه بزرگ تاریخی و بربادی جبران ناپذیری برایتان در پی خواهد داشت ، اگر فرضا چنین اقدام ناروائی را انجام دهید پس فطرت و ضمیر دین پرور این ملت این را نمی قبولاند که شما در حیاط خانهء شان رفت و امد نمائید . پس مشاهده خواهید نمود که این ملت دین دوست و برای محافظت دین ، عزت وناموس خویش همانند شیران به کو ها خواهند رفت و در مقابل شما به یک مقاومت وخیزش عظیم دست خواهند زد و تا اخرین رمق زندگی مبارزه خواهند نمود.))

و در مقابل رهبر و شخصیت صلیبی وزیر اسبق دفاع امریکا رابرت گیتس درجلسه که بخاطر وداع گفتن وی از سمت اش تدویر یافته بود گفت : ((اگرباز کسی به آمریکا مشورهء  یورش را میدهد اول باید حالت روانی خویش را معاینه نماید که آیا وی صحت دارد ؟.))


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر