نوشته : حبیب الله هلال
افغانان در یازده سال گذشته بخوبی درک کردند که امریکایی ها با دین ، کلتور، استقلال و ناموس ملی این مردم غیور و درعین حال مظلوم چه رفتاری کردند و میکنند . چه اندازه افغانهای مظلوم از زن و مرد ، پیر و جوان حتی اطفال و سالخوردگان را در طی بمباران کورکورانهء هوایی ، یورشها و تلاشی های شبانه بشهادت رسانده اند و چه اندازه افغانان دیگر را در زندان های پنهان وآشکار وحشی شان شکنجه کردند و میکنند و اخیرا اشغالگران دها نسخه از قران کریم را با بی حرمتی تمام سوختاندند و بعد از ان در زنگاوات ،پنجوائی هفده تن از هموطنان مظلوم وبیچارهء مان را به شهادت رساندند.
حملات سازمان یافته طالبان در شهرهای کابل ،جلال اباد ،پکتیا ،لوگر تجارب و ازمونهای پی درپی برای نظامیان خارجی و نیروهای اجیر داخلی بوده و است . مقابلهء مجاهدین فدائی جهت از بین بردن اهداف و مهار تحرکات قوتهای بیش از چهل کشور دنیا قابل تمجید وتحسین بوده و است و حملهء اخیر در حقیقت مشت وضربه کوبنده ای بود به سخنان چندی قبل یکی از سخنگویان ناتو کریستین یاکوبسن که در مصاحبهء مطبوعاتی اعلان داشت طالبان دیگر شکست خورده اند و توان حملات قوی و منسجم را ندارند و طالبان دیگر توان عملیاتی و اجرای حملات وسیع را از دست داده اند .
اما حوادث اخیر و استفاده ابزاری از عناصر و تاکتیک جنگی بیان گر آن است که طالبان بعد ازکامیابی در صحنه نبرد در ولایت نورستان و مناطق دیگر خواستند با زور آزمائی در کابل این را به اثبات برسانند که طالبان هر وقت و هرزمان و در هر مکان و نقطهء کشور ولو قلب کابل نیز اگر بخواهند میتوانند که هر نوع حملات سخت و پیچیده ای را راه اندازی و عملی نمایند و با تبارز نوع مقابله ومقاومت حماسی خویش نشان دادند که نیروهای مزدور ،اجیر و اشغالگران تا دندان مسلح به سلاحهای پیشرفتهء روز و با استفاده از نقشه ها و طرح های امنیتی شیطانی خویش نخواهند توانست آنها را از رسیدن به هدف باز دارند. نفوذ به هیچ منطقه ای در کشور حتی زون سبز کابل که از پرامن ترین نقاط کشور برای اشغالگران محسوب میشود نیز برای مجاهدین امارت اسلامی ممکن است .
نتایج این برخورد به مردم افغانستان و جهانیان آشکار ساخت که اردوی مزدور و پولیس اجیر توانایی قبول مسئولیت ها و رسالت میهنی و ملی را دارا نبوده و نه هم اشغالگران دیگر نیروهای شکست ناپذیر هستند .
از طرف دیگر حملات پی در پی و کوبندۀ مجاهدین در افغانستان ، اشغالگران خارجی و مزدوران داخلی شان را با یک حالت سر درگمی ,پریشانی و بی اعتباری روبرو ساخته است که هر روز با وجود اینکه تاکتیکها وپلان های جدید نظامی را برای حفاظت خویش استعمال و استفاده می نمایند اما هیچ نتیجه ای بدست نمی آورند بلکه با تلفات , کشتار, نقصانات مالی هنگفت و رسوایی های بیشتر و افزون تری دست وگریبان می شوند بطوری که حیثیت واعتبارشان را در سطح جهانی پایمال نموده اند.
فدائیان قهرمان امارت اسلامی با یک پلان وسیع و فراگیر در یک زمان و وقت مشخص، بر ساحات وسیع در کابل و ولایات حملات شهادت طلبانهء خویش را طبق پلان بیان شده آغاز نمودند . آنان در یک زمان ساختمان پارلمان را در جاده دارالامان، شماری از نهادهای امنیتی و دیپلوماتیک را در منطقه شیرپور، مرکز آموزش نیروهای اردوی ملی را در منطقه پکتیا کوت شهر کابل، مرکز آموزش پولیس را در ولایت پکتیا ، ریاست امنیت ملی ولایت لوگر، میدان هوایی شهر جلال آباد و مرکز گروه بازسازی ولایتی را در شهر جلال آباد هدف قرار دادند .
این حملات که از ساعت ۱ چاشت آغاز گردید ، تا تقریبا ۱ بجهء چاشت فردای آنروز ادامه داشت ، فدائیان مسلح توانستند یکبار دیگر هراس و ترس را در دل اشغالگران خارجی و نیروهای مزدور داخلی و مامورین دالر خور حکومتی انداخته یکبار دیگر به افراد خوشبین در دولت و تحلیلگران به اصطلاح سیاسی بفهمانند که این قشر از فرزندان وطن تا خروج اشغالگران و مزدوران شان از تمامی خاک مقدس وطن ایلا کردنی نیست. .
کابل نزدیک ۴ هفته بود که آرام بنظر می رسید و حالت عادی داشت، اما این آرامی در واقع آرامش قبل از زلزله و طوفان بود مجاهدین فدائی با توکل به خداوند متعال و استفاده از تاکتیکها وروشهای فراگرفته در دوران تمرین , باخیال راحت باردیگر از کمربندهای امنیتی اطراف کابل براحتی عبور کرده و با تجهیزات نظامی و عملیاتی مورد نیاز وارد شهر کابل شدند تا طرح گستردهء انتقام از بی حرمتی ها و تجاوزات و کشتارهای مردم بیگناه را عملی وپیاده نمایند.
مجاهدین پس از تصرف چندین نقطهء مهم نظامی و استراتژیکی از دشمن در شهر کابل که به زون سبز مشهور است ، لانه های خطرناک شیطانی اشغالگران خارجی و مزدوران داخلی شان ( سفارت امریکا ، سفارت بریتانیا ، سفارت ایتالیا ، سفارت جرمنی ، سفارت جاپان و دیگر مراکز دیپلومات مربوط به اشغالگران خارجی و هچنین مرکز آموزش نیروهای اردوی اجیر ، ساختمان پارلمان این دلالان مردم و حکومت ) را هدف قرار داده و بمدت بیشتر از ۲۰ ساعت این مراکز شیطانی را زیر هدف حملات سنگین دراوردند .
معرکه ۲۰ ساعتهء کابل از طرف سیزده تن از فدائیان مجاهد و قهرمان امارت اسلامی بصورت فاتحانه و با نصرت خاص خداوند بزرگ جل جلاله انجام گرفت و این حملات تا آنگاه که مجاهدین مهمات و اسلحه درنزدشان باقی بود بطول انجامید اما بزرگترین قدرت نظامی جهان و اجیران شان با استفاده از نیروهای زمینی و هوایی شان نتوانستند که بر سنگرهای مجاهدین سربکف اسلام یورش برده و آن را تصرف کنند .
فدائیان مهمترین و پراهمیت ترین نقطات شهر را هدف قرار دادند که در واقع قلب کابل (زون سبز) است و مهمترین نقاط استراتژیک از نگاه امنیتی، سیاسی و حتی اقتصادی به شمار می رود. پیدا کردن نقطه ای که بسیاری ازسفارت خانه های اشغالگران خارجی در آن قرار دارد، بخشی از قصر ریاست جمهوری نیز در این منطقه است و نیز مقر آیساف و ادارهء امنیت و سفارت امریکا در این نطقه قرار دارد، نشاندهندهء دید و بصیرت بلند مجاهدین و راه یافتن و عملی کردن پلان ، امداد و نصرت آشکار خداوند تبارک وتعالی میباشد و بس.
دلایل و اهداف حملات فوق را میتوانیم در چندین نقطه خلاصه کنیم:
اولا» این که حملهء فوق چندی پس از وحشی گریهای اشغالگران خارجی در بگرام یعنی توهین و سوزاندن نسخه های قران کریم و بعد از ان تجاوز و کشتار مردم عام بشمول زنان و کودکان طرح ریزی و عملی شد تا به همگان اشکار و ثابت گردد که این دین و این کتاب اسمانی از ان این ملت است و انها به هر کسی که دین و قران را توهین کند جوابی شدیدتر از حد تصور برایشان خوهند داد و همچنین این مملکت فرزندانی را دارد که برای حفاظت از خواهران و برادران خویش در مقابل تجاوزگران به هر اقدامی ولو قربانی جان خویش نیز حاضر هستند و انتقام هر انکه به مادران و فرزندان این خاک ظلم و تعدی نماید بدتر از این خواهد بود.
ثانیا» هدف اساسی این حملات سفارت های اشغالگران بخصوص امریکا بود. نفوذ در این دایره مهم که از شدیدترین ترتیبات امنیتی برخور دار است، خود برتری مجاهدین امارت اسلامی راتثبیت میکند ، و همچنین امارت اسلامی میخواست تا داخل یک دایره مهم امنیتی نفوذ کرده و شکنندگی کمربندهای امنیتی نیروهای اشغالگر خارجی و اجیران داخلی را تثبیت نموده و در برابر شکنندگی توانایی های امنیتی اشغالگران خارجی و دولت مزدور افغانستان، قدرت حقیقی خویش را به همگان اشکار سازد. اکنون تردیدی نیست که امارت اسلامی افغانستان به اهداف خود در این حملات رسیده است و توانست راکت هایی بر سفارتهای اشغالگران خارجی بخصوص امریکا و اهداف دیگر شلیک نمایند، علاوه براینکه این راکت ها تا چقدر ایجاد تخریب کرد و تلفاتی را به بارآورد برای همه گان واضح گردیده است و در کنار این غرش راکت ها و غریو گلوله ها، سکوت منطقه حفاظت شده امنیتی را شکست و منطقه را به آشوب و خشونت های جنگی تبدیل نمود.
ثالثا» این حملات نشان داد که نیروهای امنیتی افغانستان با تمام توانایی هایی که تاکنون از بادارن خویش بدست آورده اند، هنوزهم در برابر حملات مجاهدین به راحتی ضربه پذیر هستند و قادر نیستند حتی مانع نفوذ مجاهدین در مهم ترین مناطق حفاظت شده شوند. واقعیت این است که کابل( امن ترین خانهء اشغالگران و مزدورانشان ) بارها و بارها از شیوه ها و شگردهای تکراری مجاهدین ضربه خورده است و خواهد خورد. نیروهای امنیتی قادرنخواهند شد, خانه های امن مجاهدین را کشف نمایند ویا مانع انتقال مواد منفجره و سلاح و راکت به داخل شهرکابل شوند.
رابعا» این حملات علاوه بر وارد آوردن تلفات سنگین مالی و جانی ، یک شکست بسیار سنگین سیاسی و تبلیغاتی برای اشغالگران بود.و تمام ادعا های فرماندهان نیروهای آمریکائی و ناتو در افغانستان، را که میگویند نیروهای آمریکائی و ائتلاف بینالمللی در افغانستان در حال پیروزی در جنگ علیه طالبان هستند و تاکید میکنند که طالبان در افغانستان به خواست خود نخواهند رسید ، خط بطلان میکشد.
به هرحال حملات چندین هفتهء اخیر مجاهدین امارت اسلامی نشان داد که ماشین جنگی و نظامی مجاهدین امارت اسلامی همچنان فعال است و هر روز با طرح ها و شیوهای متعددی از ان استفاده میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر